به گزارش خبرنگار مهر، یکصد و یازدهمین قسمت از سری برنامههای بدون توقف، ۱۹ خردادماه از شبکه سه سیما به روی آنتن رفت.
حجتالاسلام محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در این برنامه در پاسخ به این سوال که «با توجه به اینکه شرایط امروز با ۴۰ سال قبل فرق کرده آیا در این زمان هم باید با همان روش پیش برویم مثلاً در خصوص مکتب یا فرامین امام خمینی (ره) میتوانیم تغییراتی انجام دهیم» گفت: من در یکی از جلسههای گذشته هم عرض کردم که آن آرمانهای مکتب امام (ره) و آن شاخصهای اصلی که در مکتب حضرت امام (ره) برجسته بود چه در رفتار و گفتار و چه در آن منظومه اندیشهای که عرضه کردند و جامعه توانست با آن همراهی و حرکت کند و این قیام بزرگ را رقم زند اغلبش خواستههای فطری انسانهاست.
وی ادامه داد: مثل عدالتخواهی که تاریخ مصرف ندارد اتفاقاً هر چه از زمان و نابسامانیهای زمانه میگذرد چه بسا نیاز به عدالت هم بیشتر میشود اتفاقاً معیارها و شاخصههای حضرت امام (ره) را خوب است با هم مرور کنیم فکر کنم تقریباً همه مواردش اگر امروز برای مردم و جوانان جذابتر نشده باشد حتماً جذابیتش از ۴۰ سال قبل حتی در جامعه بشری کمتر نیست، مثل عدالت. مردم امروز گلایهمندند نه از اینکه چرا این حکومت دینی است از اینکه چرا دینی نیست، چرا عدالت اجرا نمیشود از اینکه چرا آنقدر فاصله طبقاتی وجود دارد، اگر میگوئید بانکداری اسلامی این چه رباخواری است که بانکها راه انداختند و اتفاقاً این گلایههای مردم بر اساس مکتب امام (ره) است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با ذکر این نکته ما نمیخواهیم شخصیتپرستی کنیم، اظهار کرد: این فهم مترقی که امام (ره) از اسلام عرضه کردند سطح نگاه و تلقیهای دینی و انسانی ما را ارتقا داده لذا حضرت آقا میگویدند «اگر مکتب امام (ره) را به فراموشی بسپاریم سیلی میخوریم» به نظر من یک قرائتهای سطحی و متنزلی از اسلام وجود دارد که میتوانند بیایند آن را عرضه کنند و عملاً نتیجهای که میگیرند این است که جامعه اسلامی را زمینگیر کنند اینکه به حداقلها بسنده کنیم قناعت کنیم به یک اسم اسلامی به روی خیلی از عناوین و به تعبیری راضی باشیم. اما حضرت امام (ره) آرمانگرایی را تشدید کردند آن عدالتخواهی را تقویت کردند آن استکبارستیزی را آوردند به نقطه اوج رساندند، اینکه ما زیر بار حرف روز نمیرویم را محکم پایش ایستادند سطح توقعات جامعه را بالا بردند.
مدیر دورههای معرفتی اسلام ناب همچنین در خصوص «ورود روحانیت به عرصه اجرایی نظام و اینکه روحانیون تا چه اندازه میتوانند وارد مناصب اجرایی کشور شوند و نظر امام راحل درباره این موضوع» گفت: یکی از آن امور اجرایی و مسئولیتهایی که متوجه روحانیون است به طور عادی مثلاً دستگاه قضا است که اگر از آن بگذریم یک سوال در مورد مسؤلیت اجرایی، معنا و تحلیل معنائیاش میشود که مسؤلیت اجرایی یعنی چه؟ مثلاً جایگاه رهبری را در این کشور ممکن است بگویید مسؤلیت اجرایی نیست باید معنی کنید چیست؟ تشریفاتی هم نیست، حتماً یک سهمی از اداره کشور به عهده رهبری است همین طور در ساحتها و سطوح مختلف.
وی ادامه داد: خود حضرت امام (ره) حتی آن موقعی که مصر به این نکته بودند که روحانیون در مناصب اجرایی مثل ریاست جمهوری شرکت نکنند و به همین دلیل با کاندیداتوری مرحوم شهید بهشتی علی رغم همه صلاحیتشان مخالفت میکردند به هر حال انگار آنجا امور اجرایی مصداق داشته و ریاست جمهوری هم قطعاً جز آن محسوب میشده ولی خود امام (ره) شخص اول مملکت و رهبر بودند، شامل این موضوع نمیشدند این یک نکته و نکته دوم اینکه حتماً مسؤلیت اولی و اصلی روحانیت اموری از جنس هدایت و راهبری و امر به معروف و گرهگشایی، اول در مقام نظر و بعد راهبری در مقام عمل است و اگر شدنی باشد نظر بنده هم این است که امور تا آنجایی که قابلیت واسپاری به غیر روحانی دارد باید سپرده شود به غیر روحانی.
حجتالاسلام قمی با ذکر این نکته که یک شائبههایی هم از ابتدای انقلاب غیر از این انگلیسیها در آن کشور عده زیادی تکرارش میکردند که اصلاً همه این بساط انقلاب و این همه زحمت برای به دست آوردن مسؤلیت و پست و مقام است، اظهار کرد: حضرت امام (ره) هم بعد از این حرفها با اینکه زمام امور را رها نکردند اما بیاعتنایی نشان دادند و رفتند قم و گفتند که ما یک عالمه کاره ای مهم داریم و باید به آنها بپردازیم شاید این شائبه را واقعاً در صدد رفعش بودند اما در مقام عمل آنقدر شرایط انقلاب و حتی شرایط حضرت امام (ره) مخاطرهآمیز بود که عملاً همه به این نتیجه رسیدند و مجاب شدند و به امام (ره) اصرار کردند که برگردند به تهران.
عضو شورای عالی فضای مجازی همچنین ادامه داد: معیار اصلی و اولی برای انتخاب یک فرد، شایستهسالاری است اگر کاری روی زمین ماند و روحانی شایسته انجام آن کار بود و برعهده گرفتن آن مسؤلیت را میتوانست قبول کند من فکر میکنم اینجا باید همه قبول کنند که نباید کار روی زمین بماند و باید گره باز شود و یک مسئلهای که در مورد مسؤلیت اجرایی وجود دارد این است که تخصص اجرایی چیست؟ اصلاً رشته اجرایی داریم؟ تخصص اجرا به تجربه اجرا و توانمندی درونی برمیگردد گاهی از این توانمندیها در روحانیون هم ممکن است باشد در دیگران هم همینطور.
این مسؤل فرهنگی در پایان در خصوص انتخاب فرد روحانی یا غیر روحانی برای مقام و منصب خاصی یادآور شد: لذا درباره اینکه فرد صلاحیت و تجربهاش را دارد یا نه؛ سوابقش، توانمندی که این فرد از خودش نشان داده و سرمایههایی که در عالم اجرا و سرمایههای درونی و وجودی که باید به کار بگیرد اینها قابلیت بررسی توسط مردم را دارد تا پس از سنجیده شدن بتوان فرد روحانی یا غیر روحانی را انتخاب کرد. کسی که شایستهترین است باید در مسؤلیتی مستقر شود شایستهترین نه در ربط و ارتباطات و انتصابات، آن مسؤل ارشدی هم که میخواهد برای زیر مجموعه خودش کسی را برگزیند اگر به مردم توضیح دهد که این سنجهها، شایستگیها و شاخصها مد نظر من بوده و من با این معیارها افراد را بررسی کردم و این فرد را مقدم دانستم همین معیار را مردم از او خواهند پذیرفت.
نظر شما